تعداد کودکان و نوجوانان دارای اضافه وزن یا چاق بین سالهای ۱۹۸۰ و ۲۰۰۴ بیش از سه برابر شد. در حالی که چاقی به جنسیت، نژاد، یا وضعیت اجتماعی-اقتصادی محدود نمیشود، خطر کمی افزایش یافته برای آنهایی که در فقیرترین خانوادهها هستند، وجود دارد. دختران بیشتر از پسران دارای اضافه وزن هستند و نوجوانان اسپانیایی تبار و آفریقایی تبار بیشتر از سایر نژادها چاق هستند.
افراد جوان، به ویژه نوجوانان چاق، با مشکلات متعدد ناشی از وزن خود مواجه هستند. اول، آنها با مشکلات سلامتی مشابه بزرگسالان دارای اضافه وزن مواجه هستند، از جمله بیماری های قلبی عروقی، دیابت، بیماری کلیوی، فشار خون بالا و سرطان. ثانیاً، آنها به دلیل وزن و سلامتی خود در رشد مشکل دارند، به خصوص اگر نتوانند به طور منظم به مدرسه بروند. در نهایت، آنها همچنین مشکلاتی در رشد اجتماعی دارند، زیرا در تلاش برای رشد شخصیت خود هستند و در عین حال با فشار همسالان فراتر از آنچه که یک کودک معمولی تجربه می کند، مواجه می شوند.
کودکان و نوجوانان به دلایل مختلفی چاق می شوند: آنها تمایل به داشتن یک رژیم غذایی نامتعادل پر از غذاهای ناسالم و میوه ها و سبزیجات بسیار محدود دارند. یک مطالعه نشان داد که دختران و پسران بین ۱۰ تا ۱۵ سال اعتراف کردند که سیب زمینی سرخ کرده تنها سبزیجاتی است که به طور منظم مصرف می کنند. مطالعه دیگری نشان داد که دختران سبزیجات دیگری میخورند اما فقط در صورتی که با سس پنیر پوشانده شده باشند.
علاوه بر انتخاب نامناسب غذا، آنها تمایل زیادی به عدم تحرک دارند و بیشتر وقت خود را در مقابل صفحه تلویزیون، کامپیوتر یا پیام کوتاه می گذرانند و با تلفن همراه خود صحبت می کنند. در نهایت، کودکان شرکتکننده در این مطالعه که مشخص شد دارای اضافه وزن بودند، دارای والدینی چاق نیز بودند، که نه تنها یک پیوند ژنتیکی برای توضیح وزن آنها، بلکه جو را نیز نشان میدهد. از این گذشته، فرزندان سیگاریها خودشان سیگاری هستند، بنابراین منطقی است که والدین چاق فرزندان چاق داشته باشند.
مشکل وزن و نوجوانان جوان، به ویژه دختران، در این واقعیت نهفته است که رژیم غذایی و برنامه های کاهش وزن معمولاً نتیجه معکوس دارند. در یک مطالعه سه ساله که بر روی پسران و دختران ۹ تا ۱۴ ساله انجام شد، افرادی که رژیم داشتند در نهایت نسبت به کسانی که اصلا رژیم نداشتند وزن بیشتری اضافه کردند. در برخورد با کودکان خردسال و نوجوانانی که اضافه وزن دارند، باید از رویکردی متفاوت استفاده کرد. اول اینکه خانواده باید کاملا موافق باشند که مشکلی وجود دارد. چندین منطقه مدرسه در سالهای اخیر با ارسال پیامهایی در مورد وزن و خطرات سلامتی کودک مورد انتقاد قرار گرفتهاند. والدین یا از اینکه فرزندشان ممکن است به مشکلات سلامتی «بزرگسالان» مانند دیابت نوع ۲ یا بیماری قلبی مبتلا شود، بیاطلاع بودند، یا نمیپذیرفتند که کودک چیزی جز «چاق» یا «هوسکی» باشد. به جای مواجهه با عواقب قانونی، مناطق مدرسه اطلاع رسانی به والدین را متوقف کرده اند، به این امید که پزشک کودک در عوض با این دعوا مبارزه کند.
افزایش چربی بدن دختر در دوران بلوغ طبیعی است. این به سادگی روشی است که بدن زن کار می کند. در این زمان، معمولاً دختران شروع به توجه بیشتر به ظاهر بدنی خود می کنند و بسیاری از آنها به دلیل عدم رضایت از آنچه می بینند، دچار اختلالات خوردن هستند. همچنین لازم به ذکر است که این دختران بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند که ممکن است شانس آنها را برای افزایش وزن افزایش دهد.
پسرها شروع به افزایش ماهیچه ها و افزایش قد می کنند، که باعث می شود از بدن خود احساس رضایت بیشتری داشته باشند، در حالی که دختران جوان به طور فزاینده ای از آنچه در آینه می بینید اذیت می شوند. تا سن ۱۵ سالگی، بیش از نیمی از دختران در ۱۶ کشور رژیم دارند. ایالات متحده کشوری است که بیشترین دختران وسواس وزن را دارد، به طوری که ۴۷ درصد از دختران ۱۱ ساله رژیم غذایی و ۶۲ درصد از دختران ۱۵ ساله این رژیم را دنبال می کنند. نژاد نقش مهمی در احساس دختران نسبت به بدن خود ایفا می کند، به طوری که دختران آفریقایی آمریکایی نسبت به دختران قفقازی هم سن احساس رضایت جسمی بیشتری دارند.
در حالی که اکثر مردم تصور می کنند که این فشار همسالان است که بر نارضایتی نوجوانان تأثیر می گذارد، یک مطالعه نشان داده است که لزوماً اینطور نیست. در واقع، فشار همسالان پس از تصاویر رسانه ای و نگرش والدین، در فهرست عوامل سوم ظاهر شد. درک این نکته مهم است که دختران جوانی که برای تصاویر بدنی که در رسانهها، از جمله مجلات، تلویزیون و فیلمها ارائه میشوند، بیش از حد هزینه میپردازند، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و همچنین اختلالات خوردن از جمله بیاشتهایی و پرخوری عصبی هستند. از قضا، این گروه از دختران نیز به احتمال زیاد در جهت مخالف حرکت می کنند و عمداً وزن اضافه می کنند زیرا آنها می گویند هرگز شبیه زنانی که روزانه به آنها نگاه می کنند نخواهند بود.
به سادگی رژیم غذایی نیست
واضح است که پیشنهاد دادن به این کودکان چندان ساده نیست. این موضوع تغییر نگرش کل خانواده در مورد وزن، تغذیه و تصویر بدن و همچنین ورزش است. غیرممکن است باور کنیم که یک پسر یا دختر ۱۵ ساله به خوردن میوه و سبزیجات تازه راضی باشد در حالی که مادر، پدر و خواهر و برادر در حال خوردن همبرگر و سیب زمینی سرخ کرده هستند. همچنین غیرممکن است باور کنیم که این نوجوانان با میل خود از روی کاناپه بلند شوند و از بازی های ویدیویی، فیلم ها یا سایر وسایل الکترونیکی خود دور شوند و در حالی که هیچ کس دیگری نیست، ورزش کند. برای همه مهم است که احساس خود را در مورد غذا و وزن تغییر دهند تا کودک احساس “بیماری” یا “تفاوت” نداشته باشد.
رفتار و نگرش باید مورد توجه قرار گیرد وگرنه وزن تغییر نخواهد کرد، حداقل به صورت مثبت.
رنه و خانواده: یک مطالعه موردی مثبت
رنه دوباره در حال تکان دادن در کلاس بدنسازی بود که ناگهان روی زمین ورزشگاه افتاد. مدرسه وحشت زده او را به اورژانس فرستاد و سپس با مادرش تماس گرفت. دکتر، مردی بی ادب و صریح، به مادر رنه توضیح داد که وزن دخترش ۵۵ پوند است و اگر چیزی فوراً تغییر نکند، او در بدن یک زن میانسال خواهد مرد. اپیزود رنه واکنشی بود به عدم دریافت اکسیژن کافی بدنش در کلاس بدنسازی، و اگر تغییری ایجاد نکند، بدتر خواهد شد. رنه و والدینش دو روز دیگر برای پیگیری برنامه ریزی شدند.
در این قرار ملاقات، رنه، مادرش، امیلی، و پدرش داگ با دکتر و متخصص تغذیه ملاقات میکنند که همگی قبول دارند که خانواده نیاز به تغییر برای همه دارند. داگ که هرگز متقاعد نشده بود که اضافه وزن دارد، اتاق را ترک کرد. با این حال، امیلی با دقت گوش میداد، زیرا آنها یک به یک تغییرات کوچک ایجاد میکردند تا خانواده احساس ناراحتی نکنند. او و رنه با فهرستی از میوهها و سبزیجات جدید و همچنین دستور پخت غذاهای بوقلمون و مرغ که برای آنها بهتر از گوشت قرمزی بود که اغلب میخوردند، به خواربارفروشی رفتند. آنها یاد گرفتند که چگونه به جای سس مایونز از ماست بدون چربی استفاده کنند و چگونه سبزیجات بیشتری را بدون اینکه واقعا دیده شوند در غذاهای خود بگنجانند.
رنه و امیلی موافقت کردند که به یک باشگاه مخصوص بانوان بپیوندند تا بتوانند بدون اینکه انجام آن از نظر روانی دشوار باشد ورزش کنند. تغییر دیگری که آنها ایجاد کردند این است که وعده های غذایی کوچکتر را در طول روز میل کنند تا اصلاً احساس گرسنگی بیش از حد نکنند. بین صبحانه و ناهار، و دوباره بعد از شام، رنه و مادرش هر دو مکمل پروتئینی مصرف میکنند. این به آنها پروتئین با کیفیت بالایی می دهد و آنها را از احساس گرسنگی بدون شمارش کالری بالای سایر مکمل های پروتئینی جلوگیری می کند.
رژیم آنلاین دکتر روشن ضمیر https://rdiet.ir/ رژیم کتوژنیک دکتر روشن ضمیر